سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ذره ای از تکبّر به درون دل کسی راه نیافت، مگر آنکه به همان اندازه از خردش کم شد؛ اندک باشد یا بسیار . [امام باقر علیه السلام]

سرگشته ترین

Powerd by: Parsiblog ® team.
سرگشته(سه شنبه 87 شهریور 26 ساعت 9:52 صبح )

.......

و  اِی  وای بر من

و برمنِ مسکین و بر منِ تنها و بر منِ زیانکار و بر منِ مفلوک

و منِ رانده شده از افلاک

و بر منِ حیف بر اسفل

و چه کسی دست مرا ازین مرداب بیرون خواهد کشید؟

غیر از توی من
منِ شرمنده  و منِ رو سیاه از کرده ها و ناکرده ها؟؟؟!!

ای هستی  جان

ای دار و ندار بر تو فدا

تا کی آخر من در شوره زار؟

و من ظلم کردم در نفس خود

و من دست و پا می زنم در پیله خود

و چگونه است که ؟؟؟

چه بگویم توکه بالنده بالا دل رُبایی

تو که بی سرمه چشمون سُرمه سایی

به ما گویی که سرگردون چرایی؟

و من آگاهم از تقصیرکار بودن خود

وجزاین نیست

چرا که تو کرم خود را بر من روا داشتی

ولی من درمانده به شکرانه نعمتت

و آمدن به سوی تو ازتو دورتر می شوم

و....

 افسار خود را به دست ابلیس داده ام

به هر جا که خواهد کشد مرا

چرا دلیل همه نقصان هارا

به آن رجیم نسبت می دهیم ؟

او یک بار خطا کرد و من همچنان در خطای خود مُصر

پس کسی مقصر نیست جز من شرمنده

جز این شرمنده بیچاره

از سپیدی ها رانده

تو را به عظمتت

تو را به جبروتت

تو را به بزرگیت

و تو را به مهربانی و بخشندگیت

من را از این رخوت نجات بده

من را به چشمه ای برسان

من را به چراغی برسان که با آن

راه وطریق را پیدا کنم

و من را غیرت بده

خدایا به من عزت بده

من را شرف عطا کن

من ازتو راه هدایت می خواهم

من از تو کلید نجات می خواهم

به من همیشه ناسپاست  مثل همه زمان ها 

از الطافت عنایت کن

 


» سرگشته
»» نظرات دیگران ( نظر)


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دنیای حیلت ساز
نسیان وفا
چه خوشست حال مرغی
گذر عمر
گدای کاهل
نسیان دل
و ای عشق دریاب مرا
نیرنگ شیرین
مکر مکاره
و اذا زلزله الارض
گردش دوران
[عناوین آرشیوشده]
 RSS 
 Atom 

بازدیدهای امروز: 23  بازدید
بازدیدهای دیروز: 34  بازدید
مجموع بازدیدها: 200262  بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ وضعیت من در یاهو ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

سرگشته ترین
سرگشته
این نهانخانه آنچه در دل و روح من است برای حضرت دوست می برد تا بر من نظر فرماید یارب نظرت از ما بر نگردد.
» آرشیو یادداشت ها «
یک نامه به دوست
حیرانی
سرگشته
خط امان از مولا
کریمان جان فدا ی دوست کردند
تاکی؟
لَو عَلِمَ المُدبِرونَ کَیفَ ...
من سرگشته هم از اهل ...
من بودم آن مرغ باغ
خاطرات عمر رفته
چشم داشت
آیین مستان
نه طریق دوستانست و نه ...
گنه خود کرده تاوان از که جوید؟
جای آن دارد که چندی..
یا ایها الانسان ما غرک
امشب به ...
چرا ننالم؟
تنها ماندم تنها رفتی
امروز حافظ پیام بده
گاهی زود دیر می شود
رؤیای خاموش
خوشا دمی
فخر به خدا
سر ایمانم چو بید می لرزم
ندا از دلبر آمد غبار از دل زدودم
بالی بگشاییم سوی تو آییم
به کجا ها برد این امید ما را؟
تو چنان دردل من رفته که..
حلقه زنجیر جفا
نقش خیال
غبار دل زنگار گرفته
گر شکند دل مرا ...
سفر بخیر
و نه دیگر هیچ
گنج نهان دل
غارتگر دل
لاابالی چه کند دفتر دانایی را؟
نماز مستان
باز یاران طریقت سفری در..
زمان فراق
بنده کیست؟
گنهست برگرفتن نظر از چنین ..
درمانده عشق
مقصر منم یا دل؟
غفلت
انسان جاهل
بهار سوگوار
مرا در یاب
از جاهل زجفا چه آید؟
پریشانی
ای بارون...
دوش دور از رویت ای جان
آهنگ سفر
دنیای فریبکار
مرا وقتی دلی بود
دلتنگی یا هوس
نفس بریده
حکایت انتظار
خاکستر نشین
مهمان ناخوانده
مبارک سحر و فرخنده شب
جهل مرکب
شرک تقوا نام
چشم شب پیمای من
یاداشت بی نام
برهوت واماندگی
ناگفتنی
دوش می آمد و ..
خیال
بگذار تا ببینم که
خسته
نفس کج اندیش
آهسته برو
بیچارگی
حس سرد
آه از درد ملامت
توشه
ستمکار
تباهی خرد
باد صبا
مسلخ عشق
برهوت
باقی بی حاصلی بود
چون گدا کاهل بود
زمستان 90
بهار 91
» موسیقی وبلاگ «
» اشتراک در خبرنامه «