خبرت هست که از خوبش خبر نیست مرا؟
گذری کن که زغم راه گذر نیبست مرا
از تو فاصله گرفتم غرق در نفس
غرق در خود پرستی
حالا هم تو خواندی تا امدم اینجا
اومدم تا یه وقتی کارم گیر بود
راحت تر ازتو تقضای کمک کنم
بنده تو این گونه هست و تو خود می دانی
و باز بخشنده و کریمی