سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پست ترین دانش، آن است که از زبانت در نگذرد و والاترین دانش، آن است که در اعضا و جوارح پدیدار گردد . [امام علی علیه السلام]

سرگشته ترین

Powerd by: Parsiblog ® team.
دلتنگی یا هوس(سه شنبه 88 تیر 23 ساعت 7:5 عصر )

و سلام
که نام زیبای توست. چقدر خوبی تو بزرگوار من
چقدر آرام بخشی تکیه گاه من. چقد مهر و مهربانی داری تو ای بی همتای من
تو خود از همه آگاه تر هستی که این بنده سراپا تقصیر سعی کرده  حسادت در وجودش پا ننهد
اجازه !  اعترافی کنم
 داشتم به تو فکر می کردم به تو حسودی کردم و غبطه خوردم( حسادت بر تو هم لذت دارد)
نمی دانم  اسم این حس را می شود گذاشت حسادت یا نه؟
یک جوری می خواستم یک ذره از این صفتی که داری من هم داشته باشم
مگر خودت نگفته بودی که روح من در وجود شماست ؟
خوب من هم دلم هوس کرده به این حس تو نزدیک تر شوم
وقتی دارم به اطراف می نگرم
 به بندگانت به دل نوشته هایشان به ناله هایشان و مویه هایشان  
 هر کسی به زبانی با تو
و هر عاشقی برای  معشوق خود جلوه ای می کند
چگونه است یک معشوق عاشق و این همه عاشق معشوق؟!! 
مرا ذره ای از حبی که در دل بندگانت قرار دادی عطا کن
راستی دوست داشته شدن و پرستیده شدن هم چه لذتی دارد؟
دگران چون بروند از نظر از دل بروند            تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی
فکر می کنم آنقدر مهربانی و آنقدر بزرگوار و آنقدر....
نمی دانم که کدامین صفتت را ذکر گویم. زبان قاصر گشته و بی زبان  شدم
پس به اندازه درک خودم می گویم
پروردگار من تو آنقدر  بزرگی و خوبی و عزیزی
که این همه واله و شیدا داری........
........................
رشته افکارم گسسته شد و دوباره در عظمت تو حیران ماندم
و هذیون گویی  پایان یافت
خدایا آنکه را عقل دادی چه ندادی؟ و آنکه را که عقل ندادی چه دادی؟  


» سرگشته
»» نظرات دیگران ( نظر)


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دنیای حیلت ساز
نسیان وفا
چه خوشست حال مرغی
گذر عمر
گدای کاهل
نسیان دل
و ای عشق دریاب مرا
نیرنگ شیرین
مکر مکاره
و اذا زلزله الارض
گردش دوران
[عناوین آرشیوشده]
 RSS 
 Atom 

بازدیدهای امروز: 21  بازدید
بازدیدهای دیروز: 34  بازدید
مجموع بازدیدها: 200260  بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ وضعیت من در یاهو ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

سرگشته ترین
سرگشته
این نهانخانه آنچه در دل و روح من است برای حضرت دوست می برد تا بر من نظر فرماید یارب نظرت از ما بر نگردد.
» آرشیو یادداشت ها «
یک نامه به دوست
حیرانی
سرگشته
خط امان از مولا
کریمان جان فدا ی دوست کردند
تاکی؟
لَو عَلِمَ المُدبِرونَ کَیفَ ...
من سرگشته هم از اهل ...
من بودم آن مرغ باغ
خاطرات عمر رفته
چشم داشت
آیین مستان
نه طریق دوستانست و نه ...
گنه خود کرده تاوان از که جوید؟
جای آن دارد که چندی..
یا ایها الانسان ما غرک
امشب به ...
چرا ننالم؟
تنها ماندم تنها رفتی
امروز حافظ پیام بده
گاهی زود دیر می شود
رؤیای خاموش
خوشا دمی
فخر به خدا
سر ایمانم چو بید می لرزم
ندا از دلبر آمد غبار از دل زدودم
بالی بگشاییم سوی تو آییم
به کجا ها برد این امید ما را؟
تو چنان دردل من رفته که..
حلقه زنجیر جفا
نقش خیال
غبار دل زنگار گرفته
گر شکند دل مرا ...
سفر بخیر
و نه دیگر هیچ
گنج نهان دل
غارتگر دل
لاابالی چه کند دفتر دانایی را؟
نماز مستان
باز یاران طریقت سفری در..
زمان فراق
بنده کیست؟
گنهست برگرفتن نظر از چنین ..
درمانده عشق
مقصر منم یا دل؟
غفلت
انسان جاهل
بهار سوگوار
مرا در یاب
از جاهل زجفا چه آید؟
پریشانی
ای بارون...
دوش دور از رویت ای جان
آهنگ سفر
دنیای فریبکار
مرا وقتی دلی بود
دلتنگی یا هوس
نفس بریده
حکایت انتظار
خاکستر نشین
مهمان ناخوانده
مبارک سحر و فرخنده شب
جهل مرکب
شرک تقوا نام
چشم شب پیمای من
یاداشت بی نام
برهوت واماندگی
ناگفتنی
دوش می آمد و ..
خیال
بگذار تا ببینم که
خسته
نفس کج اندیش
آهسته برو
بیچارگی
حس سرد
آه از درد ملامت
توشه
ستمکار
تباهی خرد
باد صبا
مسلخ عشق
برهوت
باقی بی حاصلی بود
چون گدا کاهل بود
زمستان 90
بهار 91
» موسیقی وبلاگ «
» اشتراک در خبرنامه «