سفارش تبلیغ
صبا ویژن
فرزند مرده تواند خفت ، و مال ربوده دیده بر هم نتواند نهفت . [ و معنى آن این است که او بر کشته شدن فرزند شکیبایى دارد و بر ربوده شدن مال طاقت نیارد . ] [نهج البلاغه]

سرگشته ترین

Powerd by: Parsiblog ® team.
آهنگ سفر...(یکشنبه 88 خرداد 17 ساعت 12:36 عصر )

ای وای من
ای وای بر نفس سرکش من
در همه حال از حقیقتی دم می زنم که از آن مهجورم و ایمانی محکم بدان ندارم
و این حقیقت سفر است
چرا که در ظاهر خود را برای رو به رو شدن با آن آماده می کنم بدون اینکه توشه ای برای آن سفر اندوخته باشم
و این فریب خود باعث شده چشم هایم را ببندم و دچار رخوت شوم و هیچ تلاشی برای بهبود وضعیت حال ننمایم
این خمودگی و سستی برای من موجب شده هر روز بیش تر از پیش از تو دور شوم و هر روز سنگینی معصیتی که بر دوشم است سنگین تر و هر روز زانوان من ناتوان تر برای تحمل این بار
من افسار این نفس را بر خود وا نهاده ام و او مرا ابلیس وار به هر سو می کشد
به هزاران راه تو در تو قدم نهادم تا شاید فرجی شود برای رهایی ولی آن راه ها بن بست بود
باز به آن راه همیشگی رسیدم
همان که گفتی گر صد بار توبه شکستی باز آی
 من باز آمدم با توبه ای دگر
و استغفاری دگر
و دست نیاز و کمک به ذات بلند مرتبه
برای پاس  نگه داشتن از این توبه
باید دور شوم از این دام های دل فریب دنیا
و باید قیام کنم در برابر این بندها . خود را از آن رها سازم
 در نهایت برای پرواز باید از این  نفس سرکش پیاده شد
پروردگار بی همتای من
آنچنان که درهمه حال مرا نیکو داشته ای
و بر رسوایی های من پرده پوشی کرده ای
ای که در همه آشفتگی ها به داد من رسیدی
ای پاکترین پاکیزگی ها مرا پاک گردان تا زلالی درگاهت را درک کنم
ای مهربان ترین مهربانان


» سرگشته
»» نظرات دیگران ( نظر)


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دنیای حیلت ساز
نسیان وفا
چه خوشست حال مرغی
گذر عمر
گدای کاهل
نسیان دل
و ای عشق دریاب مرا
نیرنگ شیرین
مکر مکاره
و اذا زلزله الارض
گردش دوران
[عناوین آرشیوشده]
 RSS 
 Atom 

بازدیدهای امروز: 39  بازدید
بازدیدهای دیروز: 62  بازدید
مجموع بازدیدها: 200076  بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ وضعیت من در یاهو ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

سرگشته ترین
سرگشته
این نهانخانه آنچه در دل و روح من است برای حضرت دوست می برد تا بر من نظر فرماید یارب نظرت از ما بر نگردد.
» آرشیو یادداشت ها «
یک نامه به دوست
حیرانی
سرگشته
خط امان از مولا
کریمان جان فدا ی دوست کردند
تاکی؟
لَو عَلِمَ المُدبِرونَ کَیفَ ...
من سرگشته هم از اهل ...
من بودم آن مرغ باغ
خاطرات عمر رفته
چشم داشت
آیین مستان
نه طریق دوستانست و نه ...
گنه خود کرده تاوان از که جوید؟
جای آن دارد که چندی..
یا ایها الانسان ما غرک
امشب به ...
چرا ننالم؟
تنها ماندم تنها رفتی
امروز حافظ پیام بده
گاهی زود دیر می شود
رؤیای خاموش
خوشا دمی
فخر به خدا
سر ایمانم چو بید می لرزم
ندا از دلبر آمد غبار از دل زدودم
بالی بگشاییم سوی تو آییم
به کجا ها برد این امید ما را؟
تو چنان دردل من رفته که..
حلقه زنجیر جفا
نقش خیال
غبار دل زنگار گرفته
گر شکند دل مرا ...
سفر بخیر
و نه دیگر هیچ
گنج نهان دل
غارتگر دل
لاابالی چه کند دفتر دانایی را؟
نماز مستان
باز یاران طریقت سفری در..
زمان فراق
بنده کیست؟
گنهست برگرفتن نظر از چنین ..
درمانده عشق
مقصر منم یا دل؟
غفلت
انسان جاهل
بهار سوگوار
مرا در یاب
از جاهل زجفا چه آید؟
پریشانی
ای بارون...
دوش دور از رویت ای جان
آهنگ سفر
دنیای فریبکار
مرا وقتی دلی بود
دلتنگی یا هوس
نفس بریده
حکایت انتظار
خاکستر نشین
مهمان ناخوانده
مبارک سحر و فرخنده شب
جهل مرکب
شرک تقوا نام
چشم شب پیمای من
یاداشت بی نام
برهوت واماندگی
ناگفتنی
دوش می آمد و ..
خیال
بگذار تا ببینم که
خسته
نفس کج اندیش
آهسته برو
بیچارگی
حس سرد
آه از درد ملامت
توشه
ستمکار
تباهی خرد
باد صبا
مسلخ عشق
برهوت
باقی بی حاصلی بود
چون گدا کاهل بود
زمستان 90
بهار 91
» موسیقی وبلاگ «
» اشتراک در خبرنامه «